عطاری

ما هیچ، ما نگاه

چشمان یک عبور

آسمان پر شد از خال پروانه های تماشا . عکس…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

بی روزها عروسک

این وجودی که در نور ادراک مثل یک خواب رعنا…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

متن قدیم شب

ای میان سخن های سبز نجومی ! برگ انجیر ظلمت…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

اینجا پرنده بود

ای عبور ظریف! بال را معنی کن تا پر هوش…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

شعر هم سطر

صبح است. گنجشک محض می خواند. پاییز، روی وحدت دیوار…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

از آب ها به بعد

روزی که دانش بر لب آب زندگی میکرد، انسان در…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

اکنون هبوط رنگ

سال میان دو پلک را ثانیه هایی شبیه راز تولد…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

وقت لطیف شن

باران اضلاع فراغت را می شست. من با شن های…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

نزدیک دورها

زن دم درگاه بود با بدنی از همیشه. رفتم نزدیک:…

بیشتر بخوانید »
ما هیچ، ما نگاه

ای شور، ای قدیم

صبح شوری ابعاد عید ذائقه را سایه کرد. عکس من…

بیشتر بخوانید »