تهی بود و نسیمی. سیاهی بود و ستاره ای هستی…
بیشتر بخوانید »ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار.…
بیشتر بخوانید »آبی بلند را می اندیشم ، و هیاهوی سبز پایین…
بیشتر بخوانید »ای کرانه ما ! خنده گلی در خواب ، دست…
بیشتر بخوانید »کوهساران مرا پر کن ، ای طنین فراموشی ! نفرین…
بیشتر بخوانید »رویا زدگی شکست : پهنه به سایه فرو بود. زمان…
بیشتر بخوانید »